آرسامآرسام، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره

برای عشقمون

قربانی

آخرین روز زندگی 2نفره من و عشقم

سلام پسر مامان.امروز آخرین روزیه که من و عشقم یعنی بابت باهم تنهاییم.انشاله فردا صبح قراره برم بیمارستان و شما رو دکتر از تو شکمم در بیاره.انشاله که به امید خدای مهربون که همیشه حواسش به ما بوده شما صحیح و سالم به دنیا بیای و به زندگی من و بابا روح تازه ببخشی.پسرم نمیدونی چقدر ذوق داریم واسه دیدنت.بابا سعیدت که سر از پا نمیشناسه.امیدوارم پدر و مادر خوبی باشیم واست و بتونم درست تربیتت کنیم.پسرم خدا رو همیشه اول همه کارات قرار بده.این همیشه یادت باشه.اونوقت حتما همه کارات درسته.تو فقط امشب مهمون دلمی گلم.دلم واسه تکونات تنگ میشه.امیدوارم این مدت اذیتت نکرده باشم پسرم.مامان جون من و بابات با عشق فراوون باهم ازدواج کردیم و هنوزم که هنوزه بابات خ...
21 مهر 1393

سیسمونی پسرم/4

نفس مامان اینم عکس لباسایی که واست خریدیم.ی سریش سلیقه من و ی سریش سلیقه بابا و ی سری دیگشم سلیقه مامانی بوده.انشاله که به نظرت قشنگ باشن.   ...
20 مهر 1393

سیسمونی پسرم/3

عزیز دل مامان اینم عکس اسباب بازیهایی که واسه عشقمون خریدیم.انشاله در آینده از دیدن این عکسها لذت ببری گل پسرم عزیزم این توری مخصوص اسباب بازیهای ریزته که مامان همراه مامان جون باهم واست درست کردن.البته با زحمت زیاد   ...
18 مهر 1393

سیسمونی پسرم/2

پسر گلم اینا هم عکس یک سری وسایل مورد نیازته که واست تهیه کردیم.امیدوارم خوشت بیاد.تشک و بالشتات با قنداقت مامانی واست درست کرده... ...
17 مهر 1393

سیسمونی پسرم/1

گل پسر مامان سیسمونی شما رو من به همراه بابا و مامانی و دایی محمد از مشهد خریدیم واست.عکساشو برات میزارم تا یادگاری بمونه و وقتی مرد شدی انشاله از دیدنش لذت ببری. این سرویس چوب و سرویس کالسکه و فرش اتاقته که برا قسمت اول سیسمونیت میزارم واست...   ...
11 مهر 1393

سونوی هفته36

  سلام گل پسرم.عزیزم مامان 3روز پیش رفت سونو,دکتر گفت آب دور بچه کم شده,نمیدونی چه حالی پیدا کردم.دکترم 3تا سرم بهم داد و منم 3روز متوالی تو خونه مامانی بهم سرم وصل بود و هی آب و آبمیوه میخوردم تا آب شما زیاد بشه.حالا امروز نوبت سونو دارم.انشاله که آبت زیاد شده باشه مامان,اگه نه زودتر باید بیای خونه.دوست دارم زودتر ببینمت ولی هر چی تو شکمم باشی بهتره برات عزیزم.امیدوارم هرچی خیرت باشه همون بشه.خیلی استرس دارم مامان جونم.از صبح که بابا رفته سرکار نخوابیدم,نمیتونم بخوابم.پسرم خدا همیشه و در هر زمان به من و بابا لطف کرده و هوامونو خیلی داشته,مطمنم ایندفعه هم هوامونو داره و مواظب پسرمون هست.عاشقتم تنها میوه ی زندگیم. پسرم مامان از سون...
5 مهر 1393

تولد مامان

سلام گل پسر یکی یکدونه من.قربونت بره مامان.دیشب تولدم بود عزیزم.شما هم تو شکم مامان بودی و از کیک تولد مامان چشیدی نفسم.بابای مهربونت زحمت کشیده بود و واسم گل و کیک خریده بود.انشاله سال دیگه شما تو بغلمون باشی موقع تولدم پسر نازم.عاشقتیم,هم من و هم بابا     ...
1 مهر 1393
1